طبق کارمای خودتان غذا بخورید، قسمت ۴ از ۶

مسلماً این سنت یک وعده غذا در روز، از خرد و برای راحتی بوجود آمده. بودا آنرا: "راه میانه" نامید، -نه سختگیری زیادی و نه زیاده روی بسیار [...] اگر شاگردان یا پیروان باید دو سه دفعه در روز می آمدند تا برای آنها غذا درست کنند، آنگاه کی وقت داشتند که ساکت باشند، استراحت کنند و مدیتشین کنند، یا به تعالیم بودا گوش کنند؟ در آنزمان ها، چراغ بزرگ و درخشان نبود. نور شب بسیار کم بود. پس بهتر بود بودا روزها سخنرانی کند. پس بهتر بود بودا روزها سخنرانی کند. [...] و شبها، آنها وقت داشتند با یکدیگر مدیتشین کنند. [...]

شب زمان نیروی منفی است که در اطراف پرسه می‌زند و آرامش شما را به هم می‌زند و انرژی شما را می‌مکد، حتی بر شما تاثیر میگذارد که کار اشتباه بکنید، تا برای خودتان کارمای بد ایجاد کنید و/یا نتیجتا برای دیگران! گاهی مجبورم تا دیروقت کار کنم. واقعاً برای خودم متاسف هستم. باید بگویم من که از سنگ نیستم. من از آهن ساخته نشده‌ام. برای خودم و بعضی از افراد تیمم که مجبورند شب‌ها کار کنند نیز متأسف هستم. اما اگر مجبور باشیم، این کار را می کنیم.

اگر هر یک از شما، افراد سوپریم مستر تلویزیون، بخواهید روزی یک وعده غذا بخورید، اگر بخواهید، می‌توانید چنین کنید، اگر فکر می‌کنید که این به شما کمک می‌کند. باید به بدنتان گوش کنید و انرژی‌تان را مشاهده کنید تا ببینید آیا خوب است یا نه. اگر مشکلی احساس کردید، لطفاً فورا متوقفش کنید. ما به اندازه کافی پول داریم. ما همیشه برایتان غذای کافی داریم. من پول دارم. نگران آن نباشید.

شما هر چیزی که برای زندگیِ راحت و خوب نیاز هست را دارید. بنابراین خودتان را مجبور نکنید، سعی نکنید در پول صرفه جویی کنید یا کارهایی از این قبیل. نه، نیازی نیست، نیازی نیست. من یک میلیاردر نیستم، اما کسب و کار من درآمد کافی دارد. حتی در طول پاندمی، ما هنوز مقداری اضافه داشتیم. من از آن اطمینان حاصل می‌کنم تا بتوانیم به کارمان ادامه دهیم. اما این لطف خداوند هم هست. اگر یک روز نداشتیم، آن وقت به شما خبر می‌دهم. فعلاً شما ادامه دهید غذایتان را خوب بخورید خوب بخوابید و هر کاری که از طریق سوپریم مستر تلویزیون می‌توانید برای دنیا انجام دهید. چون امروزه، فقط از طریق این نوع رسانه‌هاست که می‌توانیم حقیقت و تمامی گزارش‌ها، گزارش‌های واقعی را به سراسر دنیا منتشر کنیم. من قبلاً به دور دنیا می رفتم و صحبت می کردم، اما اثر و نتایج آن در مقایسه با رسانه هایی مثل تلویزیون یا اینترنت هیچ است. به همین دلیل ما آنرا انجام می‌دهیم. اما خودتان را فدای ریاضت نکنید.

من از هر هدف شریف، بسیار قدردان آن هستم از هر چیزی که سعی می‌کنید به حداقل برسانید تا دنیای‌تان را ساده کنید و منابع سیاره را حفظ کنید. من از آن بسیار قدردانی می‌کنم. اما خیلی خودتان را مجبور نکنید. بدن شما، زندگی فیزیکی شما برای ممارست معنوی تان بسیار مهم است. ممارست معنوی در اینجا از ممارست در بهشت، آسان‌تر است. در بهشت، آهسته‌تر است چون شما آنجا کاری برای انجام دادن ندارید. شما اجر معنوی و چالش‌های زیادی ندارید که بتوانید خودتان را صیقل دهید. بنابراین، هر آنچه در این دنیا در ممارست معنوی بدست آورید، بسیار سریعتر و ارزشمندتر از جاهای دیگر است. پس مراقب بدنتان باشید و برای دنیا کار خوب انجام دهید. نیازی نیست خودتان را برای چیزی "بکُشید"، حتی برای سوپریم‌ مستر تلویزیون. متوجه شدید؟

اگر می‌خواهید غذای بدون-درد را امتحان کنید هم – آنهم خوب است. ببینید آیا بدن‌تان با آن سازگار است یا نه. به هر حال خودتان را مجبور به چیزی نکنید. من فقط به شما می‌گویم که اگر بخواهید، می‌توان آنگونه زندگی کرد. چون من توانسته‌ام. من انجامش داده‌ام. مشکلی ندارد. یا حتی فقط برنج قهوه‌ای، کنجد و نمک – خوب است. و حتی یکبار در روز غذا خوردن–خوب است. اما بستگی به این دارد که چقدر باید کار کنید و در شرایط تان دوندگی کنید.

ما کار راحتی نداریم. ما باید در زمان‌های پرتنش و گاهی درطی شب کار کنیم که حتی نمی‌توانیم بخوابیم؛ وقتی شرایط اضطراری پیش می‌آید، باید کاری انجام دهیم. و من بسیار قدردان هستم که هر بار که (اخبار فوری) داریم، شما بسیار سخت، مجدانه و سریع کار می‌کنید. شما همیشه مرا با کارایی و سرعتتان، شگفت‌ زده می‌کنید. دوباره و دوباره از شما سپاسگزارم. خداوند همه شما را بسیار برکت دهد. ازاینرو، تیم مقیم مرکز سوپریم ‌مستر تلویزیون باید حداقل سه بار در روز مدیتیشن ‌کنند و البته اگر زمان بیشتری دارید، بیشتر مدیتیشن ‌کنید و در طول شب هم مدیتیشن‌کنید.

چرا بودا به راهبانش اجازه داد آب میوه بنوشند، با اینکه راهبان به نوعی مردد بودند؟ به این دلیل بود که تا قبل از آن روز، بودا و راهبان هرگز چیزی نمی‌نوشیدند، هرگز چیزی که شبیه غذا یا از غذا باشد، به آن شکل نمی‌خوردند. آنها فقط بعد از ظهر آب می‌نوشیدند و سپس در شب هیچ چیز نمی‌خوردند. و صبح برای صدقه بیرون رفته و بعد به خانه می‌رفتند، هنگام ظهر، ناهار می‌خوردند. اشکالی نداشت که راهبان مقداری نوشیدنی از سبزیجات یا میوه‌هایی را می‌نوشیدند، چون آنها اجر کافی برای هضم آنرا داشتند و مطابق با آب میوه‌ای که می‌نوشیدند، حتی به دنیا، به افرادی که آنرا پیشکش میکردند و حتی به سبزیجات و درختان میوه‌ای که دخیل بودند اجر می‌دادند.

چون راهبان بودا همچنین این مزیت را داشتند که روزی یک بار برای صدقه بیرون می‌رفتند و سپس به کلبه شان یا هر جایی که زندگی می کردند، می‌رفتند و فقط باید آنرا می‌خوردند و بعد به مدیتیشن یا گوش دادن به موعظه‌های بودا می‌رفتند. پس، آنها مدیتیشن زیادی انجام میدادند و با اساتید معنوی مثل بودا خیلی مرتبط بودند. بعد از آن، یا بین آن، یا قبل از آن، خیلی مدیتیشن می کردند و بعد همچنین [شبها] بنوعی با ذهنی درحال مدیتشین استراحت میکردند. پس حتی اگر آنها در روز یک وعده غذایی میخوردند، اشکالی نداشت، چون آنها انرژی زیادی را صرف انجام کار دیگری نمی‌کردند. و اگر مقداری نوشیدنی اضافی می‌نوشیدند که از سبزیجات تازه و یا میوه درست می‌شد، می‌توانستند آنرا هم هضم‌ کنند. اجر آنها بسیار عظیم بود. به همین دلیل بود که وقتی مردم به بودا دعا می‌کردند، به آنها (راهبان) دعا می‌کردند، فوراً یا بعداً اجر دریافت می‌کردند. شما هم اجر کافی برای دو بار غذا خوردن در روز را دارید. یا اگر ترجیح می‌دهید، ظهر یا قبل از ظهر یک وعده غذایی خیلی خوب میل کنید و بعد از ظهر مقداری غذای سبک یا آبمیوه میل کنید.

این سنت یک وعده غذا خوردن در روز، البته از خرد و آسایش ناشی می‌شود. بودا نام آنرا گذاشت: "راه میانه" - نه خیلی سختگیرانه، نه زیاده روی. چون تصور کنید اگر بوداها یا راهبان میبایست روزی دو یا سه بار به گدایی میرفتند. در شرایط مشکل دوران گذشته، که هرچیزی به راحتی دردسترس نبود، همچنین نیروی انسانی و حمل و نقل! یا اگر شاگردان یا پیروان مجبور بودند دو یا سه بار در روز بیایند تا برای آنها غذا آماده‌ کنند پس چه زمانی برای سکوت، استراحت و مدیتیشن کردن یا گوش دادن به تعالیم بودا وقت داشتند؟ آن روزها چراغ بزرگ و روشنی نداشتیم. نور کم بود. پس بهتر بود بودا در روشنایی روز سخنرانی‌کند. و برای دریافت صدقه، از یک خانه به خانه دیگر رفتن به راهبان این فرصت را میداد که بودا و تعالیم مقدس او را به عموم معرفی کنند زیرا آنزمان مثل زمان کنونی مان، شیوه های فناوری بالا برای ارتباطات نبود. و بعد در شب، آنها می‌توانستند زمانی برای مدیتیشن با هم داشته باشند. آنها مجبور نبودند جای دوری بروند چون هوا تاریک بود.

این سنت هم برخاسته از خرد بودا بود، چون پیش از آن، قبل از روشن‌ضمیری بودا، او از متدهای دیگری پیروی می‌کرد. و یکی از آنها افزایش سختگیری واقعاً خیلی خیلی شدید نسبت به نیازهای بدن بود که تقریباً به گرسنگی محض کاهش می یافت و حتی بدون نوشیدن چیزی- خیلی کم از هرکدام. پس از‌اینکه بودا زیر درخت بودی نشست و سعی کرد برای رسیدن به روشن‌ضمیری ‌نهایی مدیتیشن ‌کند، بدن او واقعا خیلی نحیف شده بود، تا‌ اینکه سرانجام پس از پایان ۴۹ روز خلوت کردنش، او کاسه فرنی شیر برنجی را از یکی از دختران گاوچران پذیرفت. و بعد احساس کرد که بدنش بهتر شد، از نظر ذهنی شفاف‌تر شد، همه چیز بهتر شد. سپس متوجه شد که ریاضت افراطی واقعاً مطلوب نیست. چون اگر بدن شما مریض باشد یا خیلی ضعیف باشد، آنقدر خسته است که نمی‌تواند در مقابل عوامل مقاومت کند پس چگونه ادامه دهد تا به روشن‌ضمیری بالاتر یا بالاترین آن برسید؟ و بعد چگونه می توانید به ماندن در این "سامسارا" [دنیا] ادامه دهید تا به گسترش حقیقت و تعلیم واقعی کمک کنید و همچنین دنیا را بطور کلی برکت دهید، و به همه روح هایی که برای جستجوی روشن‌ضمیری و رستگاری به سوی شما می‌آیند، برکت دهید؟ شما باید برای آنها، برای دنیا، حضور داشته باشید، تا زمانی که زمان جسم تان تمام شود و به بهشت یا "نیروانا"‌ برگردید. حالا می‌دانید.

بنابراین، اگر شما نیاز به خوردن بیش از یک وعده غذایی در روز دارید، از نظر من ایرادی ندارد. شما نیاز دارید که بطور فیزیکی و همچنین احساسی و معنوی کار کنید، مادامیکه در جسم تان هستید تا به کار به سوپریم مستر تلویزیون ادامه دهید. شما باید تندرست، سالم، هوشیار و خوشحال هم باشید. یک وعده غذایی در روز، برای همه مناسب نیست. احتمالاً به آموزش دقیقی نیاز دارد که فقط بدین منظور مشخص شده است. و در طول آن مدت، باید روی آن رژیم تمرکز کنید. و اگر در طول روز، پس از آن، یا قبل از آن احساس گرسنگی کنید، ممکن است تمرکز روی مدیتیشن یا انجام کار سوپریم‌ مستر تلویزیون سخت باشد. بنابراین، سه بار در روز مدیتیشن، دو وعده غذا در روز بسیار منطقی است.

چون همه نمی‌توانند در یک وعده غذایی، خوب غذا بخورند. برخی افراد چند بار در روز غذای خیلی کمی می‌خورند، چون نمی‌توانند در یکدفعه زیاد غذا بخورند؛ یا بعضی ها باید چندبار در روز غذا بخورند طبق دستور دکتر، یا بخاطر شرایط جسمانی شان. برخی افراد می‌توانند در یک زمان تمرکز کنند و مقدار زیادی غذا بخورند. پس، این به بدن و قدرت معنوی و روانی شما بستگی دارد که رژیم غذایی-یک وعده‌-در روز داشته باشید. همچنین، از آنجایی که شما در دنیا زندگی می‌کنید، ممکن است مقدار خیلی زیادی از انرژی کارما در اطراف‌تان یا هر جای دنیا که می‌روید وجود داشته‌ باشد. هر جای دنیا که می‌روید وجود داشته باشد.

Photo Caption: خداحافظی با پذیرش و درخشش درونی!

دانلود عکس