جستجو
فارسی
  • English
  • 正體中文
  • 简体中文
  • Deutsch
  • Español
  • Français
  • Magyar
  • 日本語
  • 한국어
  • Монгол хэл
  • Âu Lạc
  • български
  • Bahasa Melayu
  • فارسی
  • Português
  • Română
  • Bahasa Indonesia
  • ไทย
  • العربية
  • Čeština
  • ਪੰਜਾਬੀ
  • Русский
  • తెలుగు లిపి
  • हिन्दी
  • Polski
  • Italiano
  • Wikang Tagalog
  • Українська Мова
  • دیگران
  • English
  • 正體中文
  • 简体中文
  • Deutsch
  • Español
  • Français
  • Magyar
  • 日本語
  • 한국어
  • Монгол хэл
  • Âu Lạc
  • български
  • Bahasa Melayu
  • فارسی
  • Português
  • Română
  • Bahasa Indonesia
  • ไทย
  • العربية
  • Čeština
  • ਪੰਜਾਬੀ
  • Русский
  • తెలుగు లిపి
  • हिन्दी
  • Polski
  • Italiano
  • Wikang Tagalog
  • Українська Мова
  • دیگران
عنوان
رونویس
برنامه بعدی
 

Bearing Witness to the Glorious Past of Earth Billions of Years Ago

جزئیات
دانلود Docx
بیشتر بخوانید
و اکنون ما یک حرف دل از "کان ناپ" در آولاک، به عبارت دیگر ویتنام داریم:

استاد محبوب و عزیز، من یک تجربه درونی داشتم که مایلم آن را با استاد و متشرفین در میان بگذارم. در مکاشفه ام، استاد مرا به گذشته با شکوه زمین مان در میلیاردها میلیارد سال پیش بردند، زمانی که خدا این سیاره زیبا را خلق کرده بود. در مکاشفه دیدم که در جنگل گم شدم. در سمت راستم، انواع گیاهان و جانوران را دیدم، از جمله آنهایی که از زمانهای دور در زمین منقرض شده اند، یا اشخاص- حیوانی که فقط در افسانه ها ذکر شده اند، همه در آنجا ظاهر شدند. اشخاص دایناسور، مار غول پیکر، ببر، پلنگ... و بسیاری از اشخاص-حیوان غول پیکر دیگر که من حتی نام آنها را نمی دانم.

در این مکان، همه چیز، از گیاهان گرفته تا اشخاص- حیوان و انسان و زمین، همه نور ملایم و آبی رنگ روشنی ساطع می کردند. این نور آبی شفاف و بسیار جادویی بود، مثل یک سرزمین پریان واقعی، و من می ‌توانستم ماهیت واقعی فضا را ببینم. علاوه بر این، موجودات در این سرزمین با وجود اینکه به گونه های مختلف تعلق داشتند، هماهنگ با هم زندگی می کردند. فضای پرمهر و آرامی را از آنها به وضوح احساس می کردم.

اما وقتی به سمت چپم نگاه کردم کاملا برعکس بود. سرزمینی بود با آثار کشتار اشخاص- حیوان. و پس از آن، خاک بایر شد و رنگ قهوه ای پیدا کرد، همه چیز نور آبی رنگ - زیبای اصلی اش را از دست داد. برگ درختان شروع به زرد شدن کرد، و من فهمیدم که از آن زمان، "تولد، پیری، بیماری و مرگ" انسانها شروع شد. بله، این زمین همان زمینی است که ما اکنون در آن زندگی می کنیم. از استاد تشکر می ‌کنم که به وضوح مرا آگاه کردند که زمین ما قبلا یک بهشت، یک سرزمین پریان بوده است مکانی با عشق بی ‌قید و شرط، صلح و پر از نور اعجاب انگیز. سرزمینی که نه جنگ، نه مرگ و نه رنج در آن وجود داشت...

حالا وقتی در جاده ‌هایی با زمین ‌های قهوه ‌ای راه می‌ روم، می‌ بینم درختان هم چرخه تولد و مرگ خود را دارند، برگ‌ های زردی دارند، دوستان حیوان از ظلم و کشتار رنج می ‌برند، انسا‌ها نیز رنج زیادی می ‌کشند. پس، من برای گذشته زیبای زمین‌مان حس نوستالژی دارم - دنیای زیبایی که خدا از ابتدا برای ما آفریده است. استاد، از زحمات شریف شما بسیار سپاسگزارم. شما به ما اجازه دادید وجود مقدس خود را بشناسیم و بدانیم که در گذشته چقدر شاد و با شکوه بودیم. "کان ناپ" از آولاک (ویتنام)

"کان ناپ" مهربان، دانستن اینکه زمین درخشان ما زمانی بهشت بوده است حس زیبایی است.

استاد بینشهای خردمندانه ای درمیان میگذارند: "کان ناپ با ایمان، خداوند همیشه آنچه را که نیاز داریم را به ما به وفور عطا کرده است. افسوس که نمی دانیم آنچه را که به ما داده شده است، ارزشمند بدانیم. زمان در حال از دست رفتن است، و ما باید سریع عمل کنیم تا ˈقانون وگانˈ را وضع کنیم. باشد که نورهای تابان بهشت همواره بر شما و مردم صادق آولاک (ویتنام) بتابد."
بیشتر تماشا کنید
آخرین ویدئوها
1:24

پل به بهشت

2024-11-22   325 نظرات
2024-11-22
325 نظرات
30:28

اخبار قابل توجه

2024-11-21   3 نظرات
2024-11-21
3 نظرات
به اشتراک گذاری
به اشتراک گذاشتن در
جاسازی
شروع در
دانلود
موبایل
موبایل
آیفون
اندروید
تماشا در مرورگر موبایل
GO
GO
Prompt
OK
اپلیکیشن
«کد پاسخ سریع» را اسکن کنید یا برای دانلود، سیستم تلفن را به درستی انتخاب کنید
آیفون
اندروید